اخیراً سیدیای در مورد قمهزنی در اصفهان تهیه شده و به ترویج مسائل انحرافی پرداخته است. که در این یادداشت سعی شده به صورت اجمالی به برخی نکات انحرافی و شیطنتهای انحرافی در آن از زبان یک کارشناس حوزوی پرداخته شود. امید که مقبول در گاه الهی واقع گردد.
1) در این سیدی فلسفة عزاداری اشتباه معرفی شده و براساس این تعریف غلط نتیجهگیری غلط گرفته شده است. روشن است که فلسفة عزاداری رسیدن به آن چیزی است که امام حسین (ع) و سایر ائمه (ع) به عنوان خط مشی زندگی خود و مسلمین تعریف کردهاند و این چیزی است که در فرمایشات آنها به ثبت رسیده است.
2) علمائی که در این سیدی به اظهار نظر پرداختهاند اکثراً از علمای درجة چهار هستند و حداکثر یک نفر نیز از علمای درجة دو است و حتی یک نفر از علمای درجة اول در این سیدی به اظهار نظر نپرداختهاست. و روشن است که سخن این افراد هیچگونه حجیت عملی برای مقلدین ندارد. به ویژه که این سخنان آکنده از مغاطه و سفسطه است.
3) سابقة برخی از این افراد را میشناسیم که به جریانهای معاند با نظام و رهبری مرتبط بوده وخواستهاند از این راه نیش خود را وارد کنند.
4) فتوای هیچ یک از مراجع معظم تقلید فعلی ذکر نشده است. در مورد آیت الله بهاالدینی باید گفت ایشان عالم بزرگواری هستند اما مرجع تقلید نیستند. و آیتالله بهجت نیز الحمدلله در قید حیات هستند و میشود استفتاء کرد و با قسم و... یک شخص نمیشود استناد کرد. و اصولاً راه شرعی به دستآوردن فتوای مرجع استفتاست. در مورد آیتالله شیرازی باید گفت ایشان از مراجع نبوده و در این سیدی با شیطنت نام کامل ایشان ذکر نشده تا و لذا برخی افراد را که مراجع را نمیشناسند، به اشتباه انداخته است. به گونهای که برخی ایشان را با آیتالله شیخ ناصر مکارم شیرازی که از مراجع تقلید هستند اشتباه گرفتهاند.
5) در مورد مراجع گذشته نیز باید گفت قمهزنی در حدی که لطمه جزئی بوده و خطرات شدید نداشته باشد فینفسه حرام نیست همچنانکه مستحب نیست. و لذا برخی مراجع گذشته نیز در این حد مجاز دانستهاند. در عین حال باید یادآور شد که فتوای مراجع گذشته برای افراد امروز حجیت عملی ندارد. اما در مورد علمای حاضر باید گفت از آنجا که قمهزنی هیچگونه استحبابی ندارد و حداکثر این است که یک عمل مباح است و از طرفی پیامد مثبتی نیز ندارد، لذا حرام دانستن آن به عنوان ثانوی و نه اولی هیچ اشکالی نخواهد داشت و لذا اکثریت مراجع فعلی به حرمت فتوی دادهاند. و از سیلی به صورت نمیتوان استدلال به استحباب آن کرد. در عین حال که لطمه به صورت فقط در زیارت ناحیه آمده که سند درستی ندارد و متخصصان امر میدانند که چنین روایاتی به عنوان مقدمة استدلال به کار نمیروند. اگر چه خواندن آن برای عزاداری اشکال ندارد. از طرفی باید دانست که حلیت سیلی به صورت موضوعی دیگر است و چنین قیاس فقهی در فقه شیعه باطل بوده و از مشخصههای فقه اهل تسنن و یادگارهای ابوحنیفه از دشمنان امام صادق (ع) است.
6) نکتة بسیار خندهدار این است که در این سیدی، برخی مداحان نیز به اظهار نظر پرداختهاند. این در حالی است که سخنان آنها در این مسئلة تخصصی هیچگونه حجیت علمی و عملی ندارد. آنها فقط میتوانند در مورد سبکهای مداحی و یا قمهزنی به اظهار نظر بپردازند.
7) در مورد حفظ مکتب اسلام باید گفت که اگر قمهزنی حافظ دین بود باید امام حسین (ع) نیز در خانه مینشست و قمه میزد و یا در سخنان خود چنین توصیهای میکرد؛ که نه آن فعل را انجام داد و نه چنین توصیهای را کرد. بلکه او در مقابل دشمن ایستاد و به شهادت رسید. همچنانکه هیچ یک از امامان دیگر با وجود تأکید فراوان به عزاداری امام حسین (ع) قمه نزدند. و باید توجه داشت که در بسیاری از مواقع قمهزنی برای ارضای هواهای نفسانی است همچنانکه افراد بسیاری را دیدیم که قمه میزدند اما در بحبوحه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، نه تنها لحظهای حاضر نشدند، بلکه در موارد متعددی ایثارگران را به باد مسخره میگرفتند. همچنانکه بسیاری از قمهزنان زمان انقلاب، ضد انقلاب بودند.
8) اینکه در این سیدی اشاره شده که حفظ سنت لازم است، یک مغالطة آشکار است. چرا که سنت آن چیزی است که خود پیامبر یا امام معصوم آن را عمل کرده یا به صورت ایجابی توصیه کرده باشد این در حالی است که نه پیامبر و نه امامان معصوم (ع) هیچکدام قمه نزدند.
9) تنها دلیلی که برای استحباب قمهزنی ذکر شده واقعهای تاریخی است که در آن آمده است که حضرت زینب وقتی سر امام حسین (ع) را بر سر چوب دید سرش را به چوب محمل زد. که در جواب باید گفت که اولاً این واقعة تاریخی سندی ندارد. ثانیاً در صورت داشتن سند نیز مجوز قمهزنی نیست و حداکثر مانند این است که کسی در عزای عزیزش سرش را به دیوار بکوبد. ثالثاً مستند حلیت و حرمت یک فعل، قول یا فعل معصوم است که چهاردهنفرند. و در مورد حضرت زینب در عین ارادت به ایشان باید گفت که فعل و قول ایشان حجیت علمی برای صدور حکم ندارد.
10) در پایان باید گفت اگر هم فرض کنیم که قمهزنی هیچ اشکالی ندارد، باز تحریم آن توسط مراجع فعلی هیچ منعی ندارد چرا که در زمان حاضر قمهزنی نه تنها هیچ سودی ندارد، بلکه دستاویزی برای تضعیف تشیع شده است. و لذا حرام است همچنانکه میرزای شیرزای تنباکو را تحریم کرد و این نه به خاطر خود تنباکو بلکه به خاطر این بود که قرارداد مربوطه مایة ذلت مسلمین بود. و اینکه گفتهاند مسخرة کفار نمیتواند دلیل تحریم باشد، در صورتی صحیح است که قمهزنی از واجبات یا مستحبات ذاتی بود.
11) ای کاش برخی عزاداران حسینی به نماز که ستون دین است به اندازة یک هزارم قمه ارزش قائل میشدند.
12) هدف این برنامه نه تنها توجیه قمهزنی که بلکه توجیه همة کارهای غلط مانند زینباللهی شدن و ... است که در عزاداریها صورت میگیرد. ما جهت اختصار از آوردن شاهد مدعا خودداری کرده و آن را به بینندگان دقیق میسپاریم.
13) تهمتهایی نیز به امام خمینی روا داشته شده که با مراجعه به آثار چاپ شده از امام روشن میشود. و باید توجه داشت که ایشان از جمله منادیان تصفیة عزاداریها از جهالتها و خرافات است.
چند نکتة لازم و ضروری
1) اکثریت مراجع فعلی قمه زدن را حرام میدانند.
2) باید توجه داشت که قمهزنی پیامدهای اجتماعی زیادی داشته و با کل جامعه ارتباط دارد و لذا این مسئله مانند نماز نیست که هر کس به مرجع خود مراجعه کند بلکه مسئلهای است سیاسی و اجتماعی مانند جنگ که پیروی از ولی فقیه در آن لازم و ضروری است.
3) اگر به فرض محال نام این برنامه را تحقیق بگذاریم، باید اذعان داشت که تحقیقی است جهت دار که پاسخ آن از قبل تعیین شده و تهیه کنندگان به دنبال مؤیداتی در جهت تإیید این نتیجه هستند. و اصولاً نه این مسئله آن قدر غامض است که چنین تلاشی صورت گیرد و نه تهیهکنندگان و گویندگان صلاحیت و رتبة علمی لازم را در این زمینه دارند. و اگر تهیهکنندگان برنامه غرض نداشتند یک استفتا تنظیم میکردند و از مراجع حاضر حکم مسئله را سؤال میکردند. که البته نه این کار را کردند و نه خواهند کرد. چرا که جواب را میدانند و نمیپسندند. و بر همین مبنا یک کار انحرافی انجام دادند. و در قسمتهای مختلف این برنامه توهینهای ضمنی فراوانی به مراجع معظم روا داشتند.
در پایان باید گفت پاسخ تخصصی کامل به این برنامة جهتدار در حد این نوشتار نبوده و پاسخ هر یک از ادعاهای صورت گرفته نیاز به یک مقاله مستقل دارد.